چالش درخواست افزایش حقوق کارمندان در مجتمع ها و نحوه رسیدگی به آن
بسیاری از شما به عنوان مدیران مجتمع های مسکونی و تجاری و یا اعضای هیات مدیره، با چالش درخواست حق الزحمه کارکنان خود مواجه شده اید. حال سوال اینجاست در چنین مواقعی چه باید کرد؟
آیا بهترین گزینه همیشه رد کردن آنی درخواست می باشد؟ در اینصورت با چالش دوم کاهش انگیزنه کارکنان چه خواهید کرد؟ در این مقاله کوتاه سعی خواهیم کرد با ساده ترین تکنیک ها شما را در حل این موضوع یاری دهیم.
همه کارمندان یک شرکت در کنار انگیزههای شخصی و حرفهای خود یک زندگی خصوصی دارند که کیفیت چرخش آن در هر کجای دنیا وابسته به میزان حقوق دریافتی و درآمد آنهاست و همیشه تلاش میکنند با روشهای مختلف استحقاق خود را برای دریافت حقوق بیشتر ثابت کنند، حالا سوال اینجاست که شما به عنوان یک کارفرما چگونه به کارمند متقاضی افزایش حقوق پاسخ میدهید؟ آیا روش درستی را پیش گرفتهاید و تا چه حد میتوانید این چالش را مدیریت کنید.
سریع عکسالعمل نشان ندهید
برای بیشتر انسانها غریزه حکم میکند که در چنین موقعیتی قبل از هرچیز نظرشان را بگویند که آیا از دید آنها کارمند مورد نظر استحقاق افزایش حقوق را دارد یا خیر: «حتما شایستگی آن را داری!» و یا «دیوانه شدهای؟» اما زبانتان را گاز بگیرید. گروت میگوید: «در واقع در چنین موقعیتی اجازه دارید از کلمات بسیار محدود و اندکی استفاده کنید. با گفتن سریع نه، چیزی بهدست نمیآورید و برای آنکه قبول کنید باید اول با رئیستان و یا واحد منابع انسانی صحبت کنید، برای گفتن عباراتی مثل «این مساله در چارچوب اختیارات من نیست» و یا «نمیتوانم در این مورد تصمیمگیری کنم» کمی تامل کنید و از این عبارات استفاده نکنید چراکه نشاندهنده عدم قدرت و مرجعیت شماست. در ضمن مراقب حالات صورت و زبان بدن خود باشید. دیلون میگوید: «نباید خودتان را عصبانی، مقاومتکننده و یا ناراحت نشان دهید. حتی اگر اینگونه احساس میکنید.»
اطلاعات بیشتری بخواهید
اولین عکسالعمل شما بدون در نظر گرفتن اینکه از نظرتان آن شخص لیاقت دریافت افزایش حقوق را دارد یا خیر، باید کنجکاوی باشد. گروت پیشنهاد میکند «از یک جمله ساده سه کلمهای استفاده کنید: «بیشتر توضیح بده»، این سوال در عین حال که نشان میدهد شما این درخواست را رد نکردهاید به شما نشان میدهد که ذهنیت آن فرد چیست. وقتی آن شخص به شما توضیح میدهد که چرا شایسته دریافت افزایش حقوق است، یادداشت بردارید. هیچچیز به اندازه یادداشتبرداری نشان نمیدهد که «من شما را جدی گرفتهام». دیلون میگوید: «اگر لازم بود، سوالات بیشتری بپرسید. هدف این است که به اندازه کافی اطلاعات داشته باشید که نشان دهد آیا درخواست آن شخص بجا هست یا خیر. حالت خنثی به خود بگیرید و بگویید مساله را بررسی خواهید کرد. میتوانید به او بگویید. «متشکرم که توجه من را به این موضوع جلب کردهای. من به این مساله دقت خواهم کرد و در ظرف دو هفته پاسخ رابه شما اطلاع خواهم داد». باید آنقدر زمان برای خود بخرید تا بتوانید بررسی خود را انجام دهید و با افراد مربوط مشورت کنید.
به درخواستهای غیرمستقیم هم توجه کنید
ویلون هشدار میدهد «اینگونه نیست که همه به دفتر شما بیایند و بگویند درخواست اضافه حقوق دارند، بلکه آنها ممکن است به روشهای دیگری این درخواست را مطرح کنند مثلا به این موضوع اشاره کنند که چقدر سخت کار میکنند و یا اینکه یک آدم سمج همواره با آنها تماس میگیرد.» اینگونه سیگنالها را جدی بگیرید. بعضیها راحت نیستند که مستقیما چیزی را بخواهند. (در مورد زنان احتمال درخواست افزایش دستمزد بسیار کمتر از مردان است) مطمئنا شما نمیخواهید یک شخص باارزش را از دست بدهید. هوشمندانه است که به این نشانهها توجه کنید، حتی شاید بد نباشد تا چند سوال بپرسید، بالاخص اگر متوجه شده باشید که خطر رفتن آن شخص وجود دارد. دیلون یکبار کارمندی داشت که یک روز با کت و شلوار و کراوات وارد دفتر شد که نسبت به روزهای عادی او بسیار رسمیتر بود. او البته بهانههایی آورد اما دیلون متوجه شد که او مصاحبه کاری داشته است. دیلون میگوید: «این موضوع من را به فکر واداشت که او را در شرکت نگه دارم و به همین خاطر به او پیشنهاد افزایش حقوق دادم.»
با افراد درست صحبت کنید
برای دریافت اطلاعات بیشتر درباره سیستم حقوق و دستمزد شرکتتان و عادلانه بودن حقوق فعلی آن شخص با واحد منابع انسانی و رییستان صحبت کنید. مزیت این کار این است که این مسوولیت را به یک متخصص واگذار میکنید تا به شما بگوید که آیا این درخواست بجا هست یا خیر. اما در عین حال از قبل آماده باشید؛ چراکه ممکن است جواب ساده نباشد. گروت میگوید بسیاری از شرکتهای بزرگ قوانین مشخص و کاملی در این زمینه دارند، اما برخی شرکتها هم ندارند. «شرکتهای کوچکتر در جهان ممکن است حتی مسوول منابع انسانی هم نداشته باشند. مدیران باید خودشان این مساله را حل کنند.»
مسیر رو به جلو را ترسیم کنید
زمانی که مجبور شدید درخواست را رد کنید، به آن شخص توضیح دهید که چگونه میتواند ارزش خود را بالا ببرد و در آینده درآمد بیشتری داشته باشد. دیلون میگوید: «کارهای خاصی را به او پیشنهاد کنید تا ظرف شش ماه آینده انجام دهد و سپس میتوانید دوباره با هم گفتوگو کنید.» هیچ قولی ندهید، اما طبق برنامه زمانی که قبلا تدوین کردهاید پیگیری لازم را انجام دهید. دیلون میگوید در گذشته به یکی از کارمندان کارآمد تیم خود که درخواست افزایش حقوقش یک بار رد شده بود گفتم که سه ماه دیگر مجددا این موضوع را بررسی خواهم کرد، اما بعد این گفتوگو را به کلی فراموش کردم. او میگوید: «وقتی چهار ماهو نیم بعد آن کارمند به من گفت شرکت را برای شغل جدیدی ترک میکند، من تلاش کردم آنچه میخواهد را به او بدهم اما بسیار دیر شده بود.»
دلایل «نه» گفتن را توضیح دهید
کارل سامسون مدیر پروژه یک شرکت ساختمانی در مینیاپولیس است (اسامی و برخی جزئیات تغییر یافتهاند). یکی از کارمندانش به نام تاد بهعنوان سرکارگر در پروژههای کوچک مشغول به کار بود، اما مشتاق بود کار بزرگتری انجام دهد. کارل میگوید: «او ناراضی نبود، اما کاملا مشخص بود که نمیخواهد برای همیشه در آن شغل بماند و مرتبا به من یادآوری میکرد که از مهارتهایش استفاده کامل نمیشود.» به همین خاطر وقتی موقعیت شغلی جدیدی برای یک سرکارگر دیگر فراهم شد، کارل بلافاصله آن را با تاد در میان گذاشت. از آنجا که این شغل مشابه قبلی و با همان عنوان بود، کارل فکر کرد که لازم نیست افزایش دستمزدی برای تاد در نظر بگیرد، اما وقتی پیشنهاد شغل جدید را به تاد ارائه کرد، تاد گفت که چند مصاحبه شغلی انجام داده و اکنون سه پیشنهاد دیگر دارد. کارل میگوید: «تاد مبلغ دقیق را نگفت اما اشاره کرد که این پیشنهادها حاوی مبلغ بیشتری بودند و همچنین گفت که میخواهد مطمئن شود کارش در این سازمان باارزش تلقی میشود.» کارل در جواب گفت که اگر او پیشنهاد خاصی دارد، خوشحال میشود که بشنود. تاد درخواست 6 هزار دلار دستمزد بیشتر در سال را مطرح کرد. اولین فکری که به ذهن کارل رسید این بود که این پیشنهاد فروتنانهای است، اما بلافاصله عکسالعمل نشان نداد.
هر چند تصمیمگیری درباره حقوق در حدود صلاحیت او بود، اما تصمیم گرفت با رئیس شرکت یعنی سام مشورت کند. طی این گفتوگو، کارل توضیح داد که از نظر او تاد لیاقت افزایش حقوق را دارد بهویژه اینکه مسوولیت او بیشتر شده و پول کافی در بودجه به این منظور در نظر گرفته شده است. اما بهعلت وضعیت انقباضی مالی در شرکت، سام با این پیشنهاد موافقت نکرد. کارل میگوید: «از نظر او ارائه افزایش حقوق در آن زمان کار مسوولانهای نبود.» رئیس شرکت میخواست که تاد در پیشنهاد خود تجدیدنظر کند و قصد داشت مستقیما با او صحبت کند تا موقعیت را برایش توضیح دهد. در این صورت کارل خلاص میشد. بعد از صحبت با سام، تاد موافقت کرد که فعلا از تصمیم خود صرفنظر کند و در شرکت بماند؛ چراکه آنها به او پیشنهاد رشد بیشتر و ارتقا در آینده او در سازمان را دادند. کارل امیدوار است بعدها بتواند به این سرکارگر خود افزایش حقوق بدهد، اما تا حالا آنها بهخوبی با هم کار میکنند.